عكس هاي مصي شايگان
Monday, April 13, 2009
Wednesday, February 11, 2009
Saturday, January 24, 2009
Tuesday, January 13, 2009
Friday, January 9, 2009
در شب سرد زمستاني

من چراغم را در آمد رفتن ِ همسايهام افروختم در يک شب ِ تاريک
و شب ِ سرد ِ زمستان بود ،
باد میپيچيد با کاج ،
در ميان ِ کومهها خاموش
گم شد او از من جدا زين جادهی ِ باريک .
و هنوزم قصّه بر يادست
وين سخن آويزهی ِ لب :
که میافروزد ؟ که میسوزد ؟
چه کسی اين قصّه را در دل میاندوزد ؟
نيما
Wednesday, December 31, 2008
Tuesday, October 16, 2007
Sunday, September 9, 2007
ترانه تاریک
ترانه تاریک
بر زمینه سربی صبح
سوار
خاموش ایستاده است
و یال بلند اسب اش در باد
پریشان می شود.
خدایا خدایا
سواران نباید ایستاده باشند
هنگامی که
حادثه اخطار می شود.
کنار پرچین سوخته
دختر
خاموش ایستاده است
و دامن نازک اش در باد
تکان می خورد.
خدایا خدایا
دختران نباید خاموش بمانند
هنگامی که مردان
نومید و خسته
پیر می شوند
ا.بامداد
بر زمینه سربی صبح
سوار
خاموش ایستاده است
و یال بلند اسب اش در باد
پریشان می شود.
خدایا خدایا
سواران نباید ایستاده باشند
هنگامی که
حادثه اخطار می شود.
کنار پرچین سوخته
دختر
خاموش ایستاده است
و دامن نازک اش در باد
تکان می خورد.
خدایا خدایا
دختران نباید خاموش بمانند
هنگامی که مردان
نومید و خسته
پیر می شوند
ا.بامداد
Subscribe to:
Posts (Atom)